مصاحبه با بانوی هنرمند ، خالق برند بته چین ، الناز رحیمی کوپایی                                
بیو گرافی:  الناز رحیمی کوپایی ، متولد 4 اسفند 1364 از کودکی علاقه مند به نقاشی بودم و به صورت غیر حرفه ای در سن کودکی چند جلسه از بعضی کلاس های نقاشی را شرکت می کردم. راهنمایی و دبیرستان در مرکز استعداد های درخشان (فرزانگان امین ) اصفهان تحصیل کردم و رشته ی دبیرستانم ریاضی فیزیک بود. در آن دوران کلاس های طراحی دانشکده پردیس اصفهان را گذراندم . همیشه علاقه مند به تهییه ی کاردستی و تبدیل کردن کالاهای بی استفاده و به لوازم مورد استفاده بودم . رشته ی دانشگاهی ام مهندسی فناوری اطلاعات است که در دانشگاه اصفهان آن را شروع و به پایان رساندم.

چه انگیزه و احساس نیازی شما رابه این عرصه سوق داد؟  همیشه احساس خیلی خوبی نسبت به دسته ای از طرح های رنگی و پیچ در پیچ داشتم ، خیلی وقت ها سر کلاس یا موقع درس خواندن شروع میکردم در گوشه ای از کتاب یا جزوه هایم به زدن طرحی پیچ در پیچ و دقیقه ها با انجام این کار حس خوبی به خودم می دادم. در دوران دانشگاهی بخاطر برنامه ی درسی و هم بخاطر اینکه نمی دانستم از کجا میتوانم شروع کنم و جرات کافی برای شروع کارهای هنری به صورت جدی نداشتم ، وقت کافی برای کارهای هنری نگذاشتم فقط برای یک کتاب داستان تصویر گری کردم و واقعا مورد تشویق قرار گرفتم. پس از پایان دوران دانشگاه ، زبان انگلیسی تدریس می کردم ولی در اوقات فراغتم به کارهای هنری به صورت غیر حرفه ای می پرداختم . هر کسی که نتیجه ی کارها را می دید استقبال خیلی خوبی می کرد و این به نیاز من برای تخلیه ی احساساتم از طریق رنگ جرات عملی شدن می داد.تا اینکه بته چین آمد!  از کجا و چگونه شروع کردید؟  اگر تاریخ دقیقی بخواهم برای شروع این جور کارهایم بگویم یادم نمی آید زیرا از بچگی به این کارها علاقه داشتم اما سه سال پیش در منزل عمویم یک رومیزی و پادری دیدم که زنعمویم آن را درست کرده بودند،شیوه ی کار را از ایشان سوال کردم، احساس کردم روی این جنس کار خیلی می شود مانور داد و خوشحال بودم، شیوه ای آموخته ام که میتوانم طرح های زیادی که به ذهنم می رسند را بجای پیاده کردن بر روی کاغذ بر روی آن پیاده کنم و به این وسیله به طرح ها ماندگاری، کیفیت و جلوه ی بیشتری بدهم. فوری وسایل را تهیه کردم و با همان شیوه پادری و رومیزی درست کردم، البته با طرح های خودم که کپی هم نبودند. بعد از آن کم کم شیوه را گسترش دادم و از چرم و مواد دیگری برای کارهایم استفاده کردم. یک روز با همان شیوه برای خودم کیفی درست کردم که از طرف همه  خیلی مورد استقبال واقع شد.گاه گاهی برای هدیه دادن چیزهایی مثل قاب و پادری و رومیزی درست میکردم. روزی خواهر یکی از دوستانم کیف را دید و از من خواست تا برای او کیفی درست کنم و این اولین باری بود که سفارش جدی گرفتم . گذشت و گذشت و من میدیدم که در پایگاه های اجتماعی ، خیلی از دوستان با ایجاد صفحاتی کارهای خود را به نمایش میگذارند و من هم این کار را کردم وکارهایی درست می کردم و برای فروشگاهی در اصفهان که کارهای هنری خاصی داشت میبردم. صفحه ای به اسم بته چین ایجاد کردم.و عکس تمام آن کارها را در آنجا به نمایش میگذاشتم. پس از مدتی کارهایم بسیار مورد توجه واقع شد و روز به روز صفحه ام رشد کرد والان  از همه جا برای سفارش با من تماس می گیرن   چه کسی یا کسانی مشوق شما در این راه بودند؟ احساس خودم ، خانواده ، دوستان و البته مشتریانم در پایگاه های اجتماعی که واقعا ممنون و  مدیون تشویق هایشان هستم.  در کارتان با چه مشکلاتی روبرو هستید؟ حقیقتا در حال حاضر تنها مشکل من کمبود وقت است چون دوست دارم در کنار درسم همیشه بتوانم بته چین را زنده نگه دارم. یکی دیگر از نگرانی هایم کپی شدن کارهاست .   توصیه شما به زنان و دخترانی که می خواهند کاری راشروع کنند چیست؟  از نظر من قبل از هر چیز باید ذهن را باز گذاشت ، تا جایی که به هر چیزی بتواند آزادانه فکر کند و خوبی و بدی آن را بسنجد . گاهی در اثر تربیت غلط و مقیدات دست و پاگیر چنان در گیر قوانین و اصول پوچ و بی معنی می شویم که جرات شروع خیلی کارهایی  که می تواند به جاهای واقعا ارزشمندی منتهی شوند را نداریم. نباید فکر کنیم برای شروع یک کار سرمایه ی آنچنانی یا ایده های آنچنانی لازم است از کم میشود آغاز کرد و به زیاد رسید.دیدن نتیجه ی کار در عمل و تشویق دیگران همیشه ایده ها را آبیاری می کند. تا حد امکان سعی کنیم درگیر “اگر”،”نه” و “نمی شود” ها نشویم.اگر استعداد هنری در خود می بینید در فرصت هایی که بین روز دارید بدون درنگ اقدام به عملی کردن اید ه هایتان کنید. یک هنرمند هيچ ترسي از اين ندارد كه كسي جيزي را” من دراوردي”  خطاب كند چون بخش زيادي از هنر از اصول و قواعد جداست و اصلا از جانب همين” من در اوردي” كار كردن هاست كه سبك هاي بديعي افريده مي شوند . به خودمان جرات تركيب هر آنچه حتي بنظر فقط عده اي زيبابيايد را بدهيم. آزاد بيانديشيم.اين تفكر به بيشبرد هنر بسیار کمک رسان است. البته توجه داشته باشیم این که می گویم “من در آوردی” اصلا منظورم ایجاد ترکیباتی که صرفا حاصل تصادف  هستند نیست،بلکه ترکیبی در نهایت دل نشین خواهد شد که اندیشه و احساس مان آن را هدایت کند ، ولی نه اندیشه و احساسی که آلوده ی باید ها و قیود دست و پا گیر باشند. دیگر اینکه تا میتوانید کارهای هنری ببینید ، نمونه های ایرانی و خارجی و در نهایت سعی کنید فقط خودتان باشید و سبک خودتان را داشته باشید. نسبت به خود احساس رضایت می کنید؟  خوشبختانه بله، ولی همیشه از خدا می خواهم که این احساس باعث توقف من نشود، چون همیشه جا برای بهتر شدن هست.

تقاضای شما از مسولان مربوطه چیست؟  یکی از نگرانی هایم مسئله ی کپی برداری است که در کشور ما آنگونه که باید پی گیری نمی شود. ثبت کردن برند هم مشکلات خاص خودش را دارد. یکی دیگر  از بزرگترین مشکلاتم این است که روابط ما از نظر اقتصادی با بسیاری از کشور ها خوب نیست ، من خودم برای سفارش گرفتن از کشور های دیگر مشکلی ندارم زیرا مشتریان هزینه را به شماره حساب یکی از بهترین دوستانم که خارج از ایران زندگی می کند واریز می کنند ولی دوستان زیادی را میشناسم که به همین جهت نمیتوانند پاسخگوی مشتریانشان در خارج از ایران باشند زیرا نمیشود پولی از خارج ایران به شماره حساب آنها واریز شود. دوست دارم در آینده اگر تصمیم به گسترش کارم گرفتم، جهت مسایل مربوطه مسئولان به من یاری رسانند تا بتوانم در جهت گسترش کار از نظر کمی و کیفی و ایجاد اشتغال برای عزیزان علاقه مند قدم بردارم.    یک روز کاری شما چطور می گذرد؟ فعلا اوقات کاری من به دو دسته تقسیم میشود ، بخشی به تدریس زبان میگذرد و بخشی به کارهای بته چین. کیف ها را با کمک مادرم میدوزم همین جا دوست دارم از مادر عزیزم  تشکر ویژه کنم. سپس روی آن ها طرح میزنم، طرح هایی که هیچ کدام کپی نیستند. و بعد آنها را رنگ میکنم و پس از تثبیت رنگ، نصب دکمه و بقیه ی موارد لازم را انجام میدهم . کفش ها را آماده میخرم و رویشان نقاشی می کنم. ساخت زیور آلات نقاشی شده هم بخش دیگری از کارم است. اهداف ، برنامه ها و چشم انداز آینده تان را چگونه می بینید؟ دوست د ارم بتوانم کنار درسم بته چین را برای همیشه زنده نگه دارم. و آن را هر روز گسترده تر از قبل ببینم. در این جهت مسلما اشتغال زایی هم صورت میگیرد.دوست دارم روزی برسد که دنیا بته چین را به عنوان یک برند خوب بشناسد. اسم بته چین را چطور انتخاب کردید؟ در فرهنگ دهخدا بته به معنای بوته است که من آن را در معنای مجازی هر گیاهی بکار بردم و در همین فرهنگ بته ، همان بته جقه می باشد که نماد سرو خمیده سر هست. و چین یعنی چیننده من از این دو ترکیب بته چین را ساختم . بته چین یعنی بوته چیننده یعنی کسی که گل و گیاه می چیند و یا بته جقه ها را کنار هم میچیند تا طرح هایی ایجاد کند.طرح های من سرشار از گل و بوته و بته هستند.

در نهایت ممنونم ازخدا ی خوبم و همه ی کسانی که مرا در پیشبرد اهدافم تشویق کردند ، بخصوص خانواده ام که همیشه  کنارم بودند، زنعمویم که شیوه ی آن رومیزی را که واقعا برایم مفید بود به من آموزش داد ، دوستانی که از راه دور یا نزدیک به من دلگرمی می دادند ،در این حد که  حتی گاهی برای اینکه احساس تنهایی نکنم ، برای خرید وسایل با من همراه می شدند  و حتی خانواده ی دوستانم که با تشویق هایشان مرا به وجد می آوردند. دوست دارم تا هستم بتوانم بته بچینم و شادی را به جسم و روح شما عزیزان هدیه کنم. امیدوارم هرروز بتوانم بهتر از روز قبل باشم.

 

ایمیل خانم الناز رحیمی کوپایی:   Email : ee_rahimi@yahoo.com

 

 

 

Leave a comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *